داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

اجنه


از ماه های قبل خرید روزنامه را برای خود ممنوع کرده بود ، رادیو هم روشن نمی کرد ؛ پنجره ها را بسته و پرده ها را کیپ کرده بود .

کنج اتاق قوز کرده و چشم هایش را به در قفل شده اتاق کوچکش دوخته بود و تنها دلخوشی اش این بود که : اجنه از دستگیره های فلزی می ترسند .

نظرات 1 + ارسال نظر
جودی آبت پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 21:36

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد