زندگی برایم تیره و تار شده بود ! حتی دیگر قادر به تشخیص افرادی که می شناختم نبودم . درخت ها و گل ها هم دیگر به نظرم زیبا نمی آمدند . به هر جا نگاه می کردم همه چیز برایم نا مفهوم بود . سرم مدام گیج میرفت و درد عجیبی در آن می پیچید . تا اینکه پیش دکتر رفتم و عینکم را عوض کردم |