دیگه چیزی ته جیبش نمونده بود . با خودش گفت :
این بار دیگه دفعه آخره ، خدا خودت کمکم کن که برنده بشم
ولی بازهم ...
همه چیز رو از دست داده بود ، حتی سر کفش هاش هم قمار کرده بود .
وسوسه قمار بازهم قلقلکش می داد .
ناگهان برق شادی تو چشم هاش دیده شد .
نگاه ولع آمیزی به تنها دارایی که داشت انداخت .
دخترک بیچاره یک لحظه احساس غریبی کرد .
این دفعه از نگاه باباش خیلی می ترسید .
سلام
یه جشن تولد وبلاگی برای کسی که دوستش دارم گرفتم
تو هم دعوتی
خوشحال میشم که بیای
حتما
سلام داستانت فوق العاده بود....
فقط یک مشکل کوچیک داشت اونم اینکه جملاتت خیلی رسمی هستند و حس رو درست منتقل نمی کنند
به خصوص جمله آخر که به خواننده می فهماند دختر ترسیده اما حس ترس را به خواننده منتقل نمی کرد.
موفق باشی
از نظری که دادی خیلی ممنونم همسایه
سلام
دخترک بیچاره!!!!!چرا توی دنیا باید یه عده فدا و فنا بشن. برای چی .....برای یه لحظه خوشی و احساس خوبی....
تا هست همینه.....فدا شدن وفنا شدن برای یه عده.....
باز می گیم دختر ک بیچاره....
نوشته شما مثل همیشه جالب پر محتوی وزیبا بود.
خدافظ
حالا اون چیزی که دلم میخواد می نویسم
واقعا که.........شما بعد از سه سال و اندی یه چیز مینویسید...بعد به ما میگید کم کاریم!!!!!!!!دس مریزا
قضیه دیگ سیاه رو میدونین...آره همون قضیه....قضیه ماست...ما با این همه گرفتاریم چرت و ژرت مینویسیم اون وقت حاج آقا میگن به ما کم کاریمممممممممممم
ما کم کار نیستیم............سرمون شلوغه
خدافظ
بد اخلاق
از قمار و قمار باز و قمار بازی متنفرم !
حالا چرا به این غلظت ؟
میدانی روزهاست دل بهانهی تو میکند و آرزوی دیدنت دگر سرمشق تمام نوشتههایم شده است.میدانی؟!
فقط بگو یکبار....باشه میآیم....میآیم به سراغت....
منتظرم
به پاس نگاه پرمهرتان [گل]
باشه می آیم....
ولی همسایه
خودمونیما
من که همش میام
زیبا بود هپل جان..ببینم هیچ وقت اقدامی برای چاپ یه مجموعه داستان کوتاه کردی؟؟..حیف نوشته هاتن که فقط توی وبلاگ بنویسی..
دل خوش سیری چند ؟
سلام
دوستم فراموشت نکردم.
فقط...سرم شلوغه ... خودمم نمی دونم چرا
سلام دوست خوب
فکر نمی کنی یه کم موضوع قمار، قدیمی و تکراریه؟ شاید چون کار های خوب زیادی از شما خوندم، انتظارم زیاد شده.
به هر حال خسته نباشی.
سلام.به من هم سر بزن و نظر یادت نره دوست من
سلام.به این یکی وبم هم بیا.اون پایین ها چند تا داستانک دارم.نظرت را بنویس استاد
این هم وب سومم.منتظرتم دوست من
یه لحظه تنم لرزید .... واقعا تبریک می گم .. این چند جمله با این همه مفهوم محشر بود