داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

دلقک

 

یه تو سری دیگه ......

(صدای خنده تماشاچی ها)

چندتا معلق تو هوا و یه زمین خوردن حسابی !!

(و باز هم صدای خنده بلند تماشاچی ها)

کسی صدای  آخ گفتن دلقک رو زیره اون ماسک مسخره نمی شنید .

مردم از ته دل می خندیدند

دلقک از ته دل اشگ می ریخت .

نظرات 19 + ارسال نظر
شازده خانوم شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:16 http://shazdekhanoom.blogsky.com

خوب بود.اما خط آخر خیلی کلاسیک شده بود.

مینو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:24 http://torshidegan.blogsky.com

سلام
وقت بخیر

بسیار بسیار زیباست .
شاید بعضی از اینا تکراری بود نه اینکه عین همونو خوندم نه اما داستانای این جوری رو خونده بود

اما عالی بود بهتون تبریک میگم به خاطر ذوق و سلیقه تون

وقتی به وبلاگ ما سر زدید به سادگی و کوچیک بودن وبلاگمون نگاه نکن
این وبلاگ برای ما خیلی خیلی عزیزه

خدافظ
موفق باشید

همسایه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 http://manbito.blogsky.com

سلام
خیلی خوشحال شدم سر زدی
این رو هم عالی نوشتی
دریای وازه هایت بی پایان
همسایه

نرگس شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 http://nargesb.blogsky.com

آخی نازی .
مردی که می خندد اثر ویکتور هوگو رو خوندی ؟!

ح شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:07

همیشه ادم نباید اون دلقکه باشه تا این شرایطو داشته باشه....

من الان اونطوریم.
ولی خداییش دلقک نیستما!‌ گفته باشم....

رویای نیمه تمام --- رویـــا شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:30 http://Roya11842.Persianblog.Ir

را ورق می زنم
به دنبال نامی که گم شد.
در اوراق زرد و پراکنده ی این کتاب قدیمی
به دنبال نامی که من ...
- منِ شعرهایم که من هست و من نیست -
به دنبال نامی که تو ...
- توی آشنا - ناشناس تمام غزلها -
به دنبال نامی که او ...
به دنبال اویی که کو ؟

سحر کوچولو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:30 http://little-lady.blogsky.com

ما
من و تو
دو برگ سوزنی کاجیم
که خشک می شویم و فرو می افتیم
اما از هم جدا نمی شویم هرگز.

سحر کوچولو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:32 http://little-lady.blogsky.com

اِ.....!!!!!!
این هیچ ربطی به تو نداشت اینو برای یه وبلاگ دیگه نوشته بودم!!!!!!!! برای تو اینو میخواستم بنویسم:

رویای نیمه تمام --- رویـــا شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:34 http://Roya11842.Persianblog.Ir

غمگین بود

سحر کوچولو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:35 http://little-lady.blogsky.com

در هایهوی خنده مردمانی مست
سایه نیزه ها
بر گونه ام زخم میزند
و من می دانم
که خندان ترین دلقک نیز
در پس مشتی رنگ
چهره ای غمگین دارد

سحر کوچولو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:37 http://little-lady.blogsky.com

ضمنن خیلی کم لطف شدی ها !!!!!!!!!! این اصلن قابل بخشش نیست!!!!!!!!!!!! گفته باشم!!!!!!!!!!!!!!

سحر کوچولو شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:37 http://little-lady.blogsky.com

اِ..............!!!!!!!!!!!!!!!
من بازم که غلط دیکته ای دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شازده خانوم شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:41 http://shazdekhanoom.blogsky.com

توی ذاستان کوتاه خیلی نباید توضیح داد.
یکی دوتاکار آخرت خوب بود اما توی کار کوتاه حتی یک خط اضافه هم ممکنه بیرون بزنه.
بذار خواننده خودش قضاوت کنه کمی.
مثلا قبل از اینکه خط آخر رو بخونم حدسش رو زده بودم.
البته جسارت نباشه
من کار داستان نداشتم.
هرچی هست تجربه در زمینه شعر هست.

فاضل 14 یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:40

ممنون از داستان های زیباتان.

یلدا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 14:14 http://www.ghoorbagheh.blogsky.com

سلام..ممنون به وبلاگ من سر زدی..چند تا از پستاتونو خوندم و تصمیم دارم که بقیه رو هم توی روزهای آتی بخونم
همیشه از شعرهای کوتاه و معنی دار خوشم می اومد البته خودم هیچ طبع شعر گفتن ندارم ..الان که داستانای کوتاه شما رو خوندم احساس کردم که داستانای کوتاهم به اندازه شعرا می تونن پرمعنی و جالب باشن
خوب می نویسید..من لینکتون کردم

تینا چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 00:59 http://m00m00sh.persianblog.ir

علیک سلام !!! :))

سین بانو پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 00:42

وگاهی حس میکنم چقدر از این دلقکان خنده نما زیادن ...

یلدا یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:01 http://www.ghoorbagheh.blogsky.com

نمی نویسی دوستم؟؟

جیرجیرک دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:55 http://jirpartala.blogsky.com

خودتون می نویسید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد