داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

رویا

۴ تا دیگه مونده
اولیش رو در آورد و آتش زد ، به شعله زرد رنگ خیره شد و ……
شعله از هیبت
آمدن مردی سرفرو داد و خاموش شد .   

مرد : پاشو پاشو ، این مسخره بازی ها مال کارتون هاست !!

دخترک هراسان به مرد خیره شد   

مرد : هرکی از راه می رسه میخواد اینجا بساط گداییش رو راه بندازه
( با حالت پرخاش ) بهت می گم پاشو .

دخترک برخواست و بی رمق دنبال جایی برای دیدن ۳ رویا باقی مانده گشت . 

نظرات 6 + ارسال نظر
~سحر~ سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:28 http://Saharam.Blogsky.com

بازم خوش به حال دخترک...

میلاد چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 19:17 http://www.milad-handsome.tk

بیچاره دختره !!!!!!!!!

امیر چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 20:07 http://patogh.blogsky.com

چه مرد بدی

دی جی سلطان پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:01 http://nakhoda666.blogsky.com

موفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق باشی دوست من

عاشق پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:36 http://sorry.blogsky.com

سلام دوست عزیز ... نوشته هات خیلی قشنگن ...
خوشحال میشم به منم سر بزنی ... موفق باشی.

پویا پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:55 http://www.pesareshikamo.blogsky.com

سلام
اقا تبادل لینک استاده نظرتو بهم بگه فعلان
خدانگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد