داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

داستانک

داستانک ( داستان کوتاه )

روح


مرد زنگ در را زد ! کسی جواب نداد . از در وارد خانه شد و سلام کرد ولی کسی جوابش را نداد ، همسر به او اعتنایی نکرد ، حتی دختر کوچکش هم به او توجهی نکرد ، آرام رفت و روی مبل نسشت ، صدای زنگ تلفن به صدا درآمد ، زن تلفن را برداشت ، صدایی از پشت خط گفت : متاسفانه همسر شما چند ساعت پیش درسانحه ای جان خود را از دست داده است .

نظرات 5 + ارسال نظر
سبزی فروش دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 23:05 http://sabziforosh.persianblog.com

///لام ... همسرش که توی خونه بود ... نکنه طرف خوابش برده ... شایدم ... طرف خواب دیده ... در کل یه چی توی این مایه ها ... ر بده داداش

دی جی سلطان سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:28 http://nakhoda666.blogsky.com

موفق باشی دوست من

N سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 19:49 http://n.blogsky.com

نحوه برداشتن تبلیغ بلاگ اسکای در سه سوت

یگانه سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 20:12 http://suncity.blogsky.com

این که مرده بود ولی بعضی زنده ها هم دست کمی از مرده ها ندارن
جالب بود !
موفق باشید

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 20:26 http://zahra-hb.com

چرا عنوان روح بود؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد